با سلام بر همه دوستان و خواننده های عزیز
در مورد قرآن چه میتوان گفت که راه رسیدن به رستگاری , مشخص کننده خوبی ها و نشان دهنده همه بدی ها , با کلامی زیبا و راحت برای ما بیان شده است. قرانی که همان معنی ظاهری البته با توجه به ماهیت کله قرآن مایه هدایت است.
(البته برخی احمق ها یک آیه قرآن را میخوانند و باقی قرآن را نگاه هم نمیکنند و هر جرمی رو با یک آیه قرآن توجیه میکنند.که صد در صد مورد خشم خدا قرار گرفته اند.)
و بهتر نمیشود توضیح داد طوری که مولای متقیان , امیر المومنین , علی (ع) میفرماید:
-
ان الله سبحانه انزل کتاباً هادیاً بیّنَ فیه الخیر و الشرّ.
همانا خداوند سبحان کتابی هدایت گر فرستاد که خیر و شر را آشکارا در آن بیان فرمود. (نهج البلاغه، خطبه 167)
القرآن آمرٌ زاجدٌ و صامتٌ ناطق حجة الله علی خلقه اخذ علیه میثاقهم و ارتهن علیه انفسهم اتمّ نوره و اکمل به دینه.
قرآن فرماندهی باز دارنده، و ساکتی گویا و حجت خدا بر مخلوقات است. خداوند پیمان عمل کردن به قرآن را از بندگان گرفته و آنان را در گرو دستوراتش قرار داده است. نورانیت قرآن را تمام و دین خود را به وسیله آن کامل فرمود. (نهج البلاغه، خطبه 183)
یک مثال
راه رسیدن به خدا را طنابی فرض کنید که یک نخ آن امامت و نخ دیگر آن قرآن ! یک نخ به تنهایی استحکام زیادی نداره و و یک فرد نمیتونه زیاد به یک نخ اکتفا کنه برای بالا رفتن از کوهی بلند.!
اما اگر این دو نخ در هم تنیده شوند , تشکیل ریسمان یا طنابی محکم میکنند که هر قدر انسان بالاتر برود او را محکم تر میگیرد و مانع از سقوط او میشود. در تاریخ و همین ایام میبینید کسانی که امامت را پس زدند و فقط به قرآن اکتفا کردند , حتی کافر شده واز راه حق خارج رفتند و افرادی هم که قرآن را پس زده و در مورد امامان غلو کرده و کافر شدند!
اولا که انشاالله قرآن از زندگی ما دور نشود و زندگی و وجود همه ما به نور قرآن دارای برکت باشد و شود.
انشاالله هر روز هر چه در توان داشتیم قرآن را به معنی و مفهوم بخوانیم و خودمان حداقال دقایقی در معنی و مفهوم قرآن تفکر و تعقل بورزیم.
انشاالله که همگی موفق و ثابت قدم در راه حق باشیم.
دوستان دعا برای فرج مولایمان صاحب الزمان ( حجت بن الحسن العسکری (عج) ) هیچ گاه یادتون نره ....
و دعا در حق همه شیعیان و این بنده را فراموش نکنید ولو با یک صلوات بر محمد مصطفی و خاندان پاک ایشان با ذکر ((وعجل فرجهم))
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر